هبوط آدم در زمین بیهیچ تجربه و اندیشهای و با هر روایتی از جنس دین انسان امروز را به این فکر جستجوگرانه میکشاند که راستی در آن زمان چه اتفاقی افتاده که آدم توانسته در زمین خوراک بیابد. در مکان امنی استراحت کند. خود را از سرما و گرما حفظ کند، با طبیعت و جاندارانش کنار آید و به تولید مثل بپردازد؟
ایران ریپورتس98// اولین و مهمترین پاسخ به این سؤال آدمی را به طبیعتی میبرد که در آن هیچ یک از وسایل زندگی و دستاوردهای علمی، صنعتی و خدماتی و کشاورزی نبوده و از پس هزاران یا میلیونها سال انسان با الهام از طبیعت و رویکرد فطری به اینجا رسیده است و انسان آغازین با تقلید از جانداران دیگر به دنبال غذا و پوشاک و مسکن فکر و اندیشه خود را به کار گرفته تا بتواند بماند و بپرورد.
انسان بیحاشیه و بیتعلق به جهان کنونی و ابزارهایش بیشتر به زمین و آسمان و هر آنچه در اطرافش میدیده و میگذشته اندیشیده است و هر روز به شکار و تلاش دلمشغول بوده و در هیچ سیستم یا سازمانی گوش به زنگ و چشم به ساعت نبوده تا غذایش را در یخچال نگهداری کند و برای فردا و فرداها پسانداز نماید، دیگران را برای منافع بیشتر به کار گیرد و با یک دید و اندیشه مادیگرایانه همه چیز را در پولدار شدن و جنگیدن برای بیشتر داشتن هزینه کند حتی جوانی و شور و نشاط دوران را…
و اما بعد:
آن دوران دیر یا زود به سر آمد و ما امروز با انسانی مواجهیم که از چم و خم سختیها و مسیر پرهیاهوی شکست و پیروزیها و جنگهای قبیلهای و کشورگشایی عبور کرده مدعی فتح سیارههای دیگری است که شرایطی بهتر یا در حد زمین داشته باشند.
انسانی که در کمند حرص بیشتر داشتن و در اسارت ماشین هر لحظه به دنبال دستاوردی نوین از رشد و توسعه و فنآوریهای روزآمد است.
تا آنجا که اگر چونان فراعنه زمینه جهل مردم را مساعد میدید ادعای خدایی میکرد. اما میکوشید که با ترفندی دیگر در لباس دروغ و ریا خود را معتقد به دین یا مذهبی که در رأس آن خداست نشان دهد با دلی که باور ندارد و زبانی که ناباوری را باور بیان میکند.
آری انسان امروزی با پیشرفت علم و تکنولوژی، بیشتر مادیگراست و همین اندیشه و باور مادیگرایانه او را به تولید جنگافزارهای پیشرفته ترغیب میکند تا ملتهای ضعیف را تحت تسلط قرار دهد و با قوی نشان دادن خود دیگران را مطیع و گوش به فرمان نماید.
این مطالب را بیشتر خوانندگان میدانند و به کم و کیف آن اشراف دارند. آنچه در این نوشتار مطمح نظر است بررسی شتابزده و کوتاه وضعیت فعلی انسانها در روی این کره خاکی است که پس از قرنهای بسیار تلاش و کوشش برای رفاه و آسانسازی زندگی به گونهای گرفتار سرعت ماشین و دستاوردهای علمی و صنعتی شده که آرامش و آسودگی ندارد و از لذات زندگی طبیعی به دور مانده است و تعجبآور آنکه تلاش میکند این محدودیتها را روز به روز برای خود بیشتر کند تا آنجا که زندگی در ارتفاع بلند آپارتمانها را به نشستن در کنار جوی آب روان در زیر سایه درختان ترجیح میدهد و خواسته و ناخواسته به هوای ناسالم دودآلود و در میان جمعیت متراکم و نفسهای آلوده خود را عادت داده و راه گریز و چارهای نمیبیند.
این نوع زندگی در فضایی که هر لحظه شاهد دستاوردهای علمی و صنعتی جدیدی است بیماریهایی مانند سارس، آنفلوآنزای مرغی، انواع کرونا و سرطانهای شناخته و ناشناخته را نیز به دنبال دارد هر چند با بیماریهای دیگری مانند وبا، حصبه، سرخک، طاعون، سل، فلج اطفال و امثالهم مبارزه کرده و از شر آنها خلاص شده است.
قضاوت اینکه زندگی کنونی بشر مطلوبتر و پذیرفتنیتر از زندگی گذشتگان قبل از انقلاب صنعتی است مشکل نیست زیرا همه انسانهای روی زمین با هر نژاد و دین و مذهب و موقعیت جغرافیایی برای دسترسی به تکنولوژیهای برتر و پیشرفتهتر تلاش میکنند و در یک مسابقه جهانی سعی دارند از هم پیشی بگیرند و این بدان معنی است که وضعیت فعلی را بر گذشته ترجیح میدهند و تبعات آن را نیز پذیرفتهاند.
بدیهی است که چنین شرایط و وضعیتی روز به روز دید مادیگرایانه را توسعه میدهد و تشدید میکند و تضاد سنت و مدرنیته را دامن زده قید و بندهای دینی و مذهبی را سست میکند به نحوی که حتی دیگر اخلاق علمی هم جواب نمیدهد و قانونشکنی از جامعهای که خود را مقید به قانونمداری تبلیغ میکند به هر دلیل مشهود است وقتی در غیاب پلیس مغازهها غارت میشوند. اتومبیلها آتش زده میشوند و تظاهرات آرام به خشونت کشیده میشوند که همه اموال عمومیاند و نه اموال دولتی.
تکنولوژی پیشرفتهای که تفکر ماشینیسم را رواج داده نوعی انقطاع فرهنگی و از خودبیگانگی «الیناسیون» را دامن زده میرود تا نهیلیسم «پوچگرایی» و آنارشیسم «هرج و مرج طلبی» را پذیرفتنی کند.
با این وصف اگر در کنار پیشرفتهای علمی و فنآوریهای نوین اخلاقمداری و حفظ کرامت انسانها مطمح نظر دولتها و مردم میبود ما امروز شاهد این همه خشونت پلیس آمریکا و دیگر کشورها در برابر اعتراضات به حق مردمی نمیبودیم. و اگر تکنولوژی زمینه و شرایط اندیشههای معنوی را نیز فراهم میکرد جرائم پیچیده کنونی را شاهد نبودیم و اگر تبلیغات کارخانجات تولیدی و اندیشههای مادیگرایانه نبود بهشت زمین به جهنم غیرقابل تحمل تبدیل نمیشد. زیرا زمین امروز از درون و بیرون به شدت کاویده شده و از اصالت افتاده است. حتی لایهی محافظ اُزُن هم دریده و رنگ پرندگان هم به سیاهی آلوده است. چه رسد به پرده حریم خانهها که امواج مسموم ماهوارهها عصمت خانوادهها را مورد تهاجم قرار دادهاند. گویی هنر در مذمت تکنولوژی پای روی گردن اخلاق گذاشته تا نفس نکشد. این نه پای پلیس بر گردن فلوید سیاهپوست است بلکه پای نهیلیسم و آنارشیسم بر روی گردن اخلاق است.
والسلام
تکنولوژي و انديشه مادي گرايي
هبوط آدم در زمين بيهيچ تجربه و انديشهاي و با هر روايتي از جنس دين انسان امروز را به اين فکر جستجوگرانه ميکشاند که راستي در آن زمان چه اتفاقي افتاده که آدم توانسته در زمين خوراک بيابد. در مکان امني استراحت کند. خود را از سرما و گرما حفظ کند، با طبيعت و جاندارانش کنار آيد و به توليد مثل بپردازد؟
اولين و مهمترين پاسخ به اين سؤال آدمي را به طبيعتي ميبرد که در آن هيچ يک از وسايل زندگي و دستاوردهاي علمي، صنعتي و خدماتي و کشاورزي نبوده و از پس هزاران يا ميليونها سال انسان با الهام از طبيعت و رويکرد فطري به اينجا رسيده است و انسان آغازين با تقليد از جانداران ديگر به دنبال غذا و پوشاک و مسکن فکر و انديشه خود را به کار گرفته تا بتواند بماند و بپرورد.
انسان بيحاشيه و بيتعلق به جهان کنوني و ابزارهايش بيشتر به زمين و آسمان و هر آنچه در اطرافش ميديده و ميگذشته انديشيده است و هر روز به شکار و تلاش دلمشغول بوده و در هيچ سيستم يا سازماني گوش به زنگ و چشم به ساعت نبوده تا غذايش را در يخچال نگهداري کند و براي فردا و فرداها پسانداز نمايد، ديگران را براي منافع بيشتر به کار گيرد و با يک ديد و انديشه ماديگرايانه همه چيز را در پولدار شدن و جنگيدن براي بيشتر داشتن هزينه کند حتي جواني و شور و نشاط دوران را…
و اما بعد:
آن دوران دير يا زود به سر آمد و ما امروز با انساني مواجهيم که از چم و خم سختيها و مسير پرهياهوي شکست و پيروزيها و جنگهاي قبيلهاي و کشورگشايي عبور کرده مدعي فتح سيارههاي ديگري است که شرايطي بهتر يا در حد زمين داشته باشند.
انساني که در کمند حرص بيشتر داشتن و در اسارت ماشين هر لحظه به دنبال دستاوردي نوين از رشد و توسعه و فنآوريهاي روزآمد است.
تا آنجا که اگر چونان فراعنه ، زمينه جهل مردم را مساعد ميديد ادعاي خدايي ميکرد. اما ميکوشيد که با ترفندي ديگر در لباس دروغ و ريا خود را معتقد به دين يا مذهبي که در رأس آن خداست نشان دهد با دلي که باور ندارد و زباني که ناباوري را باور بيان ميکند.
آري انسان امروزي با پيشرفت علم و تکنولوژي، بيشتر ماديگراست و همين انديشه و باور ماديگرايانه او را به توليد جنگافزارهاي پيشرفته ترغيب ميکند تا ملتهاي ضعيف را تحت تسلط قرار دهد و با قوي نشان دادن خود ديگران را مطيع و گوش به فرمان نمايد.
اين مطالب را بيشتر خوانندگان ميدانند و به کم و کيف آن اشراف دارند. آنچه در اين نوشتار مطمح نظر است بررسي شتابزده و کوتاه وضعيت فعلي انسانها در روي اين کره خاکي است که پس از قرنهاي بسيار تلاش و کوشش براي رفاه و آسانسازي زندگي به گونهاي گرفتار سرعت ماشين و دستاوردهاي علمي و صنعتي شده که آرامش و آسودگي ندارد و از لذات زندگي طبيعي به دور مانده است و تعجبآور آنکه تلاش ميکند اين محدوديتها را روز به روز براي خود بيشتر کند تا آنجا که زندگي در ارتفاع بلند آپارتمانها را به نشستن در کنار جوي آب روان در زير سايه درختان ترجيح ميدهد و خواسته و ناخواسته به هواي ناسالم دودآلود و در ميان جمعيت متراکم و نفسهاي آلوده خود را عادت داده و راه گريز و چارهاي نميبيند.
اين نوع زندگي در فضايي که هر لحظه شاهد دستاوردهاي علمي و صنعتي جديدي است بيماريهايي مانند سارس، آنفلوآنزاي مرغي، انواع کرونا و سرطانهاي شناخته و ناشناخته را نيز به دنبال دارد هر چند با بيماريهاي ديگري مانند وبا، حصبه، سرخک، طاعون، سل، فلج اطفال و امثالهم مبارزه کرده و از شر آنها خلاص شده است.
قضاوت اينکه زندگي کنوني بشر مطلوبتر و پذيرفتنيتر از زندگي گذشتگان قبل از انقلاب صنعتي است مشکل نيست زيرا همه انسانهاي روي زمين با هر نژاد و دين و مذهب و موقعيت جغرافيايي براي دسترسي به تکنولوژيهاي برتر و پيشرفتهتر تلاش ميکنند و در يک مسابقه جهاني سعي دارند از هم پيشي بگيرند و اين بدان معني است که وضعيت فعلي را بر گذشته ترجيح ميدهند و تبعات آن را نيز پذيرفتهاند.
بديهي است که چنين شرايط و وضعيتي روز به روز ديد ماديگرايانه را توسعه ميدهد و تشديد ميکند و تضاد سنت و مدرنيته را دامن زده قيد و بندهاي ديني و مذهبي را سست ميکند به نحوي که حتي ديگر اخلاق علمي هم جواب نميدهد و قانونشکني از جامعهاي که خود را مقيد به قانونمداري تبليغ ميکند به هر دليل مشهود است وقتي در غياب پليس مغازهها غارت ميشوند. اتومبيلها آتش زده ميشوند و تظاهرات آرام به خشونت کشيده ميشوند که همه اموال عمومياند و نه اموال دولتي.
تکنولوژي پيشرفتهاي که تفکر ماشينيسم را رواج داده نوعي انقطاع فرهنگي و از خودبيگانگي «اليناسيون» را دامن زده ميرود تا نهيليسم «پوچگرايي» و آنارشيسم «هرج و مرج طلبي» را پذيرفتني کند.
با اين وصف اگر در کنار پيشرفتهاي علمي و فنآوريهاي نوين ، اخلاقمداري و حفظ کرامت انسانها مطمح نظر دولتها و مردم ميبود ما امروز شاهد اين همه خشونت پليس آمريکا و ديگر کشورها در برابر اعتراضات به حق مردمي نميبوديم. و اگر تکنولوژي زمينه و شرايط انديشههاي معنوي را نيز فراهم ميکرد جرائم پيچيده کنوني را شاهد نبوديم و اگر تبليغات کارخانجات توليدي و انديشههاي ماديگرايانه نبود بهشت زمين به جهنم غيرقابل تحمل تبديل نميشد. زيرا زمين امروز از درون و بيرون به شدت کاويده شده و از اصالت افتاده است. حتي لايهي محافظ اُزُن هم دريده و رنگ پرندگان هم به سياهي آلوده است. چه رسد به پرده حريم خانهها که امواج مسموم ماهوارهها عصمت خانوادهها را مورد تهاجم قرار دادهاند. گويي هنر در خدمت تکنولوژي پاي روي گردن اخلاق گذاشته تا نفس نکشد. اين نه پاي پليس بر گردن فلويد سياهپوست است بلکه پاي نهيليسم و آنارشيسم بر روي گردن اخلاق است.
*محمد عسلی