برای قضاوت درباره کارنامه حرفهای مدیران باید ژرفاندیش بود.
ایران ریپورتس98// بسیاری از مردم با نگاهی گذرا عملکرد مسئولان را بررسی کرده و بر این باورند که رونق عملیاتهایاجرایی و افتتاح پی در پی پروژهها معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد مدیران و صاحبمنصبان است. در حالی که باید با نگاهی عمیق و خردمندانه ماهیت دستورات و فعالیت آنها را مورد بررسی قرار داد و فریفته بازیهایپوپولیستی و عوامفریبانه نشد.
گام اول در راستای ارزیابی عملکرد مسئولان به شرایط اقتصادی دورانی باز میگردد که آنها بر کرسی مدیریتی نشسته اند. شماری از مسئولان ما در دوران بهشت اقتصادی بر مسند کار بودند. دورانی که کشور هنوز در مهلکه کسری بودجه گرفتار نیامده بود و ما با فراغبال بشکههای یکصد دلاری نفت را به اقصی نقاط جهان صادر میکردیم و بیتالمال در مضیقههای اقتصادی قرار نداشت. به طور حتم نمیتوان آن دوران طلایی را با شرایط امروزی که شباهتهای زیادی با روزهای مبادا دارد مقایسه کرد. گروهی از مدیران در گذشتههای نزدیک از حجم اعتبارات شگفت انگیزی برخوردار بودند و با این وجود از وامها و اوراقهای قرضه و نسیههای فراوانی برای پربار کردن کارنامه حرفهایشان بیشترین بهرهبرداری را انجام دادند. با اتخاذ این سیاست عملکرد ظاهری آنان برای جامعه عامی پرمایه و پربار و غنی جلوه میداد و مدیران نسلهای بعدی در گرداب بازپرداخت وامها و تعهدات و دیون مالی گرفتار میآمدند.
گام دوم در راستای ارزیابی عملکرد مدیران به بسترسازی آنها برای فعالیت بخش خصوصی بازمیگردد. در عصر جدید بدنه دولتها هر روز کوچک و کوچکتر میشود و جامعه مدیران بسترهای لازم را برای حضور نظام مند بخش خصوصی مهیا میسازند. چرا که بخش خصوصی حقیقی همانا خود مردم است و دعوت به همکاری آنها به منزله اشتغالزایی، افزایش تولید ناخالص ملی، ریشه کنی فقر و فواید پرشماری در این زمره است. متأسفانه شمار شرکتهای صوری در ایران کم نیستند و فرش قرمزی برای اجرای پروژههای مهم برای بخش خصوصی آن چنان که شایسته است، پهن نمیشود. نتیجه کار چنان میشود که بسیاری از اقشار توانمند بخش خصوصی در مهلکه تعدیل نیرو و ورشکستگی افتاده و ظرفیتهای بسیاری از شرکتهای توانمند داخلی به انزوا رفته است.
در گام سوم و در راستای ارزیابی عملکرد مدیران میتوان با نگاهی متفاوت به اهداف پروژههای آنان نگریست. گروهی از مسئولان ما بر این بارورند که هر چه پروژههای بتنی عظیمتر و تقاطعها چندسطحیتر باشد، خدمت شایستهتری به مردم کرده اند. در حالی که همیشه سازههای حجیم کیفیت زندگی مردم را ارتقا نمیدهند. بلکه میتوان با ساخت پیادهروهای همسطح و استاندارد، آب نمایهای سنتی، فضای سبز چشم نواز، گذرگاههای سلامت، پاسبانی از هویت باغها، نورپردازیهای مفرح و پروژههایی که بنیه روحی و روانی جامعه را در شرایط سخت ارتقا دهد، خدمت صادقانه و خالصانهایبه مردم کرد. در حقیقت مردم ما بیشتر از آن که به تعمیم بتن و صدور مجوز برای مراکز خرید مرمرین و سازههای غول پیکر و شبهه برانگیز احتیاج داشتهباشند، نیازمند ساختارهای خردی هستند که برای آنها شور و نشاط و شادی را به ارمغان آورده و مرهمیبر روح و جان دردمندشان گذارد.
با وجود آن که بسیاری از ما در زمان ارزیابی عملکرد مدیران هیچ توجهی به این گونه موارد نداریم، باز هم نمیتوان به مردم اتهام سطحی پنداری و ساده لوحی وارد کرد. در نظر داشتهباشیم شمار معدودی از مدیران نه در حوزههای سخت افزاری کارنامه درخشانی داشتند و نه عملکرد مطلوبی از آنها در زمینه ارتقا کیفیت زندگی معنوی مردم بر جای مانده است. به همین دلیل عموم جامعه اشتیاق و ولع عجیبی به کلنگزنی و روبان چینی یافتند و هر گونه فعالیت در این زمینه با استقبال افکار عمومیمواجه میشود. در حالی که باید وسعت نگاه و عمق درک جامعه را افزایش داد و لایههای پنهان عملکرد مسئولان را برای مردم هویدا ساخت.
شاید پردهبرداری از این موارد اصلیترین وظیفه رسانهها، اندیشمندان، و سرآمدان جوامع باشد. آنها موظفند با رعایت اصول انصاف مداری به ارزیابی شجاعانه جامعه مدیران پرداخته و فارغ از هر گونه بازی سیاسی و تسویه حساب جناحی، تصویر منصفانهای از فعالیتهای آنان رسم کنند. افسوس که در دوران معاصر وضعیت رسانهها و روزنامه نگاران از نظر اقتصادی و امنیت شغلی و تکریم جایگاهشان آن قدر وخیم و نگرانکننده هست که دیگر مجالی برای تولید محتوای فاخر و نقدهای جسورانه باقی نمیماند. با این همه برای قضاوت درباره کارنامه حرفهایمدیران باید ژرفاندیش بود و فریفته بازیهای پوپولیستی و عوامفریبانه نشد. اقشار عمدهای از مدیران جامعه ما همیشه خدمتگزار و مردممدار و دلسوز و پاکدست بودهاند، ولی سهم پوپولیستها هم در ناکامیهای ایران، فارس و شیراز کم نیست.
*سعیدرضا امیرآبادی – روزنامه نگار