طی چند سال اخیر یکی از مهمترین مباحث جنجالی در تصمیمات مصوب و اجرایی شهرداری و شورای پنجم شهر شیراز، مقوله نامگذاری معابر بودهاست که غالبا با سیاست و شگردی خاص در کنار اقدامات موجه و قابل تحسین، برخی نامگذاریها را با اهدافی خاص دنبال نمودهاند.
به گزارش ایران ریپورتس، بر اساس تصمیم شورای پنجم و شهرداری شیراز، به تازگی پارکی به نام بانو خورشیدکلاه نامگذاری شده است که بسیاری از مخاطبان دلایل نامگذاری این پارک به نام نوه قوامالسلطنه با آن پیشینه خاص را جویا شدند که در این میان، پاسخگویی و توجیه منتقدان به این نامگذاری توسط رئیس کمیسیون نامگذاری معابر و سخنگوی شورای شهر شیراز قابل تامل است.
سعید نظری در پاسخ به سوال خبرنگار فارس، دو مورد را ارائه کرد که نه تنها هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند بلکه تناقض جدیدی را نیز در ذهن مخاطبان ایجاد مینمایند.
وی در نگاه اول ضمن اشاره به خدمات بانو خورشیدکلاه قوامی و تلاش ایشان در بازگرداندن بخشی از اموال غیرمشروع قوام به بیتالمال اظهار داشت: کار بزرگ این بانو قابل تقدیر است و این نامگذاری به منظور ارج نهادن به خدمات وی به عنوان یک واقف است.
در ادامه گفتگو، رویه صحبت عوض شد و عضو شورای شهر شیراز، ضمن انتقاد از اعتراض منتقدان افزود: این نامگذاری از این جهت است که اولین نقطهای که خورشید در شیراز نمایان میشود را نشان دهیم و مهمتر اینکه منظور ما صرفا این فرد که سابقه خانوادگی خوبی نداشته، نبوده است. ما ننوشتهایم خورشید کلاه قوامی، باید نوع نگاه تغییر کند چرا که این نامگذاری، برگرفته از شعر حافظ است.
با اینکه پارک به نام بانو خورشیدکلاه تابلو خورده است و با این نگاه که شاید ما بانو را قبل از واژه خورشیدکلاه، در شعر حافظ ندیدهایم؛ به سراغ شعر حافظ رفتیم.
بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه
تا چو زلفت سرِ سودازده در پا فکنم
حال نکته اینجا است که میان تمام نامگذاریهایی که طی چند سال اخیر صورت گرفته و کشمکشهایی که بر سر نامگذاری معابر به نام شجریان یا خیابان وکلا و شهیدفخری زاده یا شهدای مناطق مختلف یا گل و گیاه و… وجود داشتهاست، همواره منتقدان با برچسب مغرض یا متعصب، مورد نقد اعضای شورای شهر و شهرداری شیراز قرار گرفتهاند.
آنچه در این تصمیمگیریها به وضوح قابل مشاهده است این است که در تمام این نامگذاریها، عنوان اصلی شهر شیراز یعنی سومین حرم اهل بیت(ع)، به فراموشی سپرده شده و در حاشیهای دور از مصوبات شورای شهر و اقدامات مختلف شهرداری شیراز قرار دارد.
مهمترین بخش مطلب منتقدان این موضوع، سیاست خاص شورای شهر شیراز در ایجاد حواشی این چنینی و فرار از پاسخ به مطالبات و ابهاماتی است که از جنبههای مختلف متوجه آنان است؛ چرا که در کنار بسیاری از این نامگذاریها که به صورت هدفمند و به نام افراد خاص صورت گرفته است، حاشیههایی ایجاد میشود که نوعی سیاست ایجاد مسأله فرعی و دور شدن از اصل را دنبال میکند.
بیتوجهی به جایگاه سومین حرم اهل بیت(ع)، پرداختن به نامگذاری به نام افراد و اشخاص خاص و یا زاویهدار با نظام، توجیههای غیراصولی و غیرقابل قبول اعضای شورا، عدم توجه به نظرات و خواست عموم مردم ولایتمدار شیراز و سلیقهای عمل کردن و فراموش کردن اصل مشورت با نخبگان حوزههای مختلف، در تصمیمگیریها، از جمله اشکالات وارد بر عملکرد شورای شهر شیراز در این زمینه است.
با مرور بسیاری از نامگذاریها، بخش وسیعی از دلایل، توجیهات و شواهد، به اندازه این مورد اخیر ضد و نقیض است و منتقدان به این تصمیمات نیز همچنان ماندهاند که در این فضای ترکیبی کاملا دوگانه، متناقض و متفاوت با رویکردهای کلی نظام اسلامی و سیاست خاص و جبههگرایی صرف حاکم بر شورای شهر که عموما مزین به فرافکنی است، دم خروس را باور کنند یا قسم حضرت عباس را!
انتهای پیام/