در گفتگو با ایران ریپورتس عنوان شد؛ سیره امام کاظم(ع) در مسائل اقتصادی

حجت الاسلام محمودی با بیان اینکه از ابعاد مهم اخلاق اسلامی در حوزه اقتصاد تأکید برعفّت مالی است تصریح کرد: ترویج کار و تلاش، نفی زیاده خواهی، تأکید برشکرگزاری و مشورت از اصول مورد تأکید امام کاظم است.

حجت الاسلام محمودی با اشاره به دهه امامت و ولایت درباره جایگاه امام و امامت از منظر امام کاظم(ع)، گفت: در این­ باره، روایات متعددی وجود دارد، اما به یک روایت که مرحوم کلینی(ره) در کتاب شریف کافی نقل نموده و ضمن آن یکی از کرامات امام کاظم(ع) هم آمده است، اشاره می­ کنم. در این روایت که از ابوبصیر نقل شده، آمده است: «روزی محضر ابوالحسن، امام کاظم(ع) بیان داشتم: «امام با چه علامات و نشانه­ هایی شناخته می­ شود؟» امام کاظم(ع) در پاسخ فرمودند: «شناخت امام چند نشانه دارد؛ نشانه اول اینکه از جانب امام قلبی معرفی شده باشد. نشانه دوم این است که هر سوالی از او پرسیده شود، پاسخ می­ گوید و اگر کسی از ایشان مطلبی نپرسد، خودش ابتدا به سخن می ­نماید و مطلبی را بیان می ­کند. نشانه سوم اینکه می­ تواند از آینده خبر دهد و نشانه چهارم آن است که بر همه زبانها مسلّط است و می ­تواند با هر شخصی از مردم جهان به زبان خودش سخن گوید و نیاز به مترجم ندارد.» ابوبصیر می ­گوید، آنگاه امام(ع) خطاب به من فرمودند: «‏ای ابا محمد! اکنون پیش از اینکه از جای خود برخیزی، یکی از این علامات را به تو نشان می ­دهم. در همین هنگام شخصی از اهل خراسان وارد مجلسِ ما شد و شروع کرد به زبان عربی با حضرت سخن گفت ولی امام(ع) با فارسی پاسخ او را داد. آن مرد خراسانی خطاب به امام(ع) گفت: جانم فدایت! به خدا قسم من از ترس اینکه شما فارسی را خوب ندانید، به عربی سخن گفتم.» ابوبصیر می­ گوید، امام(ع) خطاب به او فرمودند: « سبحان اللَّه! اگر من نتوانم جواب تو را بگویم، چه فضیلتی بر تو دارم؟» آنگاه خطاب به من فرمودند: «ای ابا محمد! به راستی سخن هیچ کس بر امام مخفی و پوشیده نیست و نه تنها سخن انسانها، بلکه امام(ع) از گفتگوی پرند­گان، حیوانات و همه موجودات زنده اطلاع دارد.» و در پایان فرمودند: کسی که این خصلت­ها را نداشته باشد، امام نیست.

این کارشناس دینی با اشاره به ضرورت بهره‌مندی از کلام و سیره امام کاظم(ع) برای رفع مشکلات اقتصادی، گفت: یکی از ابعاد مهم اخلاق اسلامی در حوزه اقتصاد، تأکید بر عفّت مالی است که در متون روایی از آن به «عفّة البطن» تعبیر شده است. این مسأله به قدری اهمیت دارد که از منظر اهل بیت(ع) با عفّت فرج، در یک ردیف قرار گرفته و از برترین عبادات شمرده شده است؛ چنان‌که امام باقر(ع) می‌فرماید: «إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبَادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ‏ وَ الْفَرْجِ.» مجموع روایات نشان می‌دهد از عفّت بطن، مفهومی عام اراده شده و از آنجا که یکی از مصارف مهم درآمد انسان تهیه خوراک و مصرف غذا برای ادامه حیات است، برای آن، عفّت شکم به‌کار رفته است. عفّت مالی، ابعاد مختلفی دارد که اهل بیت(ع) به همه آنها اشاره نموده‌اند که در اینجا فرصت بررسی همه آنها وجود ندارد، اما در پاسخ به سوال شما و به مناسبت ولادت امام کاظم(ع) با توجه به کلام و سیره آن حضرت(ع) چند اصل مهم اقتصادی اسلام که از مبانی اقتصاد مقاوتی شمرده می­ شود بیان می ­کنم؛ اصل اول، ترویج فرهنگ کار و تلاش است. یکی از معضلات اصلی امروز جامعه ما، بیکاری است که اسلام به شدّت با این مسأله مخالف است. جواز احیای اراضی موات و ترسیم قراردادهای مختلف اقتصادی مانند مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله و اجاره، همه در راستای ترویج فرهنگ کار و تلاش است. توصیه به مشاغل مختلف مانند کشاورزی، دامداری و تجارت نیز نوعی دیگر از ترویج فرهنگ کار در جامعه است. اهل بیت(ع) خود الگوی عملی تلاش و فعالیت برای جامعه بوده و در کنار هدایت و رهبری جامعه، از کارهای مفید و خداپسندانه دریغ نمی‌کردند و از بیکاری به شدّت گریزان بودند. به عنوان نمونه جریانی را از فعالیت اقتصادی امام کاظم(ع) بیان می­ کنم. علی بن حمزه می‌گوید روزی امام کاظم(ع) را در مزرعه‌ای دیدم که عرق می‌ریخت و کار می‌کرد. گفتم: «فدایت شوم! کارگرانت کجا هستند؟» فرمودند: «ای علی کسانی که از من و پدرم بهتر بودند، روی زمین کار کردند.» گفتم: «منظور کیست؟» فرمود: «پیامبر(ص) و امیر المومنین(ع) و همه اجداد من با دست خویش کار می‌کردند. سایر پیامبران و صالحان نیز چنین می‌کردند.»

وی افزود: اصل دوم، نفی زیاده­ خواهی است. متأسفانه یکی دیگر از معضلات فراگیر جامعه ما، زیاده ­خواهی است که اسلام به شدت با آن مخالفت نموده است.

نفی زیاده ­خواهی، یکی از اصول اساسی اقتصاد اسلامی است که همواره مورد توجه اهل ­بیت(ع) قرار گرفته است. یکی از مهمترین مصادیق زیاده­ خواهی که متأسفانه در این شرایط سخت اقتصادی دامن گیر جامعه ما شده، احتکار اجناس و کالاهای مورد نیاز مردم در جامعه اسلامی است. امام کاظم(ع) در تشبیهی زیبا خطاب به افرادی که به حق خود قانع نبوده و به دنبال زیاده ­خواهی هستند چنین اخطار می­ نماید: «ای شخصی که به دنبال زیاده ­خواهی هستی بدان و آگاه باش که اموال دنیا و زیورآلات و تجمّلات آن همانند آب دریا است که انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه می­ شود و آنقدر از آن می­ آشامد که هلاک شود.» در این روایت، امام(ع) نکته­ ای بنیادی بیان نمودند که اگر افراد سودجو ذرهّ­ ای به آن توجه کنند، رویکردی دیگر در سبک زندگی خود اتخاذ خواهند نمود.

حجت الاسلام محمودی ادامه داد: اصل سوم، ترویج سنّت شکرگزاری و سپاس است. گرچه شُکر مقوله‌ای اخلاقی است، اما با اقتصاد ارتباط تنگاتنگ دارد. شکر، موضوعی محوری است که خدای متعال به صراحت ادای آن را از بندگان خود درخواست نموده است چنانکه در قرآن کریم می‌فرماید: «… اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُم‏… .» عقل نیز حکم می‌کند که هر انسانی از صاحب نعمت قدردانی نماید. گاهی در شرایط سخت اقتصادی، انسانها تنها به دنبال راه­کارهای مادی برای درمان مشکلات هستند و از راه­کارهای معنوی غفلت می ­کنند درحالی ­که اسلام علاوه بر تأکید بر عقلانیت یعنی به ­کار گیری عقل بشری، بر توجه به راه­کارهای فرامادی نیز تأکید نموده است. یکی از این راه­کارها شکر است. قرآن کریم در مورد رابطه تنگاتنگ شکر و فزونی نعمت که از راهبردهای تنظیم بازار است می‌فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدید.» معصومان(ع) همواره بشر را به مقوله شکر توجه داده و از هر فرصتی برای یادآوری نعمتهای الهی بهره می ­بردند.

به عنوان نمونه در سیره امام کاظم(ع) آمده است، هشام بن أحمر می‌گوید با امام کاظم(ع) در اطراف مدینه گردش می‌نمودم، ناگاه امام(ع) از مرکب خود پیاده شده و به سجده افتادند، پس از سجده طولانی که برخاست از ایشان پرسیدم: فدایت شوم، علّت این سجده طولانی چه بود؟ فرمودند: «یاد نعمتی افتادم که خدا به من عطا کرده، دوست داشتم که پروردگارم را شکر گزارم.» بنابراین، افرادی که همواره شکرگزارهستند علاوه بر اینکه از آرامش روحی برتری برخوردارند، از مضاعف شدن نعمتهای الهی نیز بهره ­مند می­ گردند.

وی در پایان گفت: اصل چهارم ارزشمندشماری اصل مشورت است. متأسفانه بسیاری از مشکلات اقتصادی پدید آمده در جامعه به دلیل خودرأیی و دوری از مشورت است. اهل بیت(ع) در برابر شیوع تفکّر استبدادی و خود رأیی بنی‌امیه و بنی‌عباس به ترویج فرهنگ هم‌فکری و مشورت مبادرت ورزیدند.

مشورت به قدری اهمیت دارد که خدای متعال، وجود مقدس پیامبر اسلام(ص) را نیز به مشاوره دستور داده و خطاب به آن حضرت می‌فرماید: «شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر.» (در کارها با آنان مشورت کن.) یکی از فواید مشورت، بهره‌مندی از قدرت تعقل دیگران می‌باشد؛ زیرا کسی که مشورت می‌کند، از دیدگاه‌های دیگر صاحب‌نظران بهره‌مند شده و از تکرار زیان‌های پیش‌آمده برای دیگران در امان می‌ماند، لذا کمتر دچار اشتباه و لغزش می‌گردد.

به همین دلیل، قرآن کریم یکی از ویژگی‌های مومن را مشورت دانسته است. از دیگر فواید مشورت، جلب مشارکت و پشتیبانی دیگران، رفع مخالفت و کم شدن دشمنی‌ها می‌باشد. حسن بن جهم می‌گوید: در محضر امام رضا(ع) بودیم، سخن از امام کاظم(ع) به میان آمد، امام رضا(ع) فرمودند: با این که عقلهای مردم قابل مقایسه با عقل پدرم نبود، گاهی با غلامان سیاه خود در امور مشورت نموده و به رأی و فکر آنها احترام می‌گذاشت. شخصی به پدرم گفت: «آیا با غلامان سیاه مشورت می ­کنی؟!» در پاسخ فرمود: «همانا خداوند متعال چه بسا (راه‌حل مشکلی را) بر زبان همان غلام سیاه بگشاید…».

Leave a Reply

Your email address will not be published.