طرف به وزیر میگفت فلان مدیرکل را عوض کن و وزیر میگفت عوض نمیکنم و جواب میگرفت که استیضاحت میکنم. در چنین شرایطی وزیر مجبور بود معامله کند. یک دفعه ۵۰ نفر یک استیضاح را امضاء میکردند و یک هفته بعد این امضاها به پنج مورد میرسید.
به گزارش ایران ریپورتس، محمدرضا باهنر، چهره سیاسی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی معتقد است که دستاندرکاران انتخابات باید به مطالبه قانونی رهبرانقلاب درباره انتخابات (مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت) پاسخ دهند و برنامه اجرایی بدهند.
بخش هایی از اظهارات باهنر را در ادامه خواهید خواند:
*نمیخواهم وارد بحثهای جناحی شوم اما آقای دکتر لاریجانی که به اِشکال و به هر شکلی که هست در انتخابات اخیر صلاحیتش احراز نشد، یکی از اشکالاتی که به او گرفته بودند این بود که او در مجلس با دولت همکاری کرده است! من از بن دندان معتقدم که مجلس باید به دولت مستقر کمک کند.
*مجلسی که فعلاً داریم هرچند کارهای خوبی هم داشته است اما آن همدلی و همراهی که باید داشته باشد را ندارد و در ماجرای استیضاح وزیر صمت یکی از نمایندهها میگفت آقایان نماینده! یا به استیضاح رای میدهید یا مردم به ما رای نمیدهند!
*متاسفانه مجلسی که فعلاً داریم هرچند کارهای خوبی هم داشته است اما آن همدلی و همراهی که باید داشته باشد را ندارد. در ماجرای استیضاح وزیر صمت یکی از نمایندهها که البته نمیخواهم این دیدگاه را به همه نمایندگان تسری دهم، میگفت آقایان نماینده! یا به استیضاح رای میدهید یا مردم به ما رای نمیدهند! یا یکی از نمایندگان از گیوتین مجلس صحبت میکرد، مگر سلاخخانه است؟ مجلس باید از اقتدارش استفاده کند. البته یک مزاحی هم میتوان کرد، اگر دولت هم آن دو وزیری که خودش کنار گذاشت، یکی را به مجلس حواله میداد و میگفت شما او را بردارید کار به اینجا نمیرسید. (باخنده) حکمرانی مطلوب به تعاملات و همکاریهای سازنده نیاز دارد.
*در مجلس هفتم مرحوم آقای سیدمهدی طباطبایی نماینده بودند و من داشتم جلسه را اداره میکردم، ایشان داشت نطق میان دستور میکرد و مضمون حرفش این بود که ما در چه مجلسی گیر کردهایم! یکی از روسا مجلس را شاعرانه اداره میکند، یکی ملتمسانه اداره میکند و آن یکی مستبدانه اداره میکند. من همانجا از پشت تریبون گفتم آقای طباطبایی خیلی ممنون از تعریفی که از بنده کردید! (باخنده) فهمیدم چه کسی را میگویید!
*من مجلس را قاطع اداره میکردم و نمایندگان گاهی دلخور میشدند اما زمان انتخابات هیئت رئیسه که میشد دوباره رای میدادند چرا که احساسشان این بود وقتی باهنر پشت صندلی باشد بلاخره کار پیش میرود. یعنی در مجلس باید به دلها حکومت کرد. آقای قالیباف هم در مجلس زحمات بسیاری کشید اما یکی از اشکالاتی که به ایشان وارد میدانند این است که ایشان نیروی اجرایی قدرتمندی است. فرمانده ناجا که بود قدرتمند بود، در شهرداری قدرتمند بود و کارهای بزرگی هم کرده است اما مجلس با فرماندهی اداره نمیشود. از جلو نظام و خبردار ندارد.
*طرف به وزیر میگفت فلان مدیرکل را عوض کن و وزیر میگفت عوض نمیکنم و جواب میگرفت که استیضاحت میکنم. در چنین شرایطی وزیر مجبور بود معامله کند. یک دفعه ۵۰ نفر یک استیضاح را امضاء میکردند و یک هفته بعد این امضاها به پنج مورد میرسید. این چهل و پنج نفر کجا رفتند؟ یعنی گاهی استیضاح، تحقیق و تفحص و سئوال پشت پرده دیگری داشت. نمیتوانستند بگویند که وزیر فلان مدیرکل را عوض نکرده، میگفتند وزیر کارآمد نیست.
*حتی رهبری انقلاب هم اخیرأ تاکید کردند که نمایندگان مجلس در امور اجرایی وارد نشوند. متاسفانه گاهی میشنوم که در بنگاههای بزرگ خصولتی مثل مس و فولاد مبارکه و امثال آن نمایندهها باهم کلکل میکنند که چه کسی رئیس یا معاون شود. اینها دخالتهای بیجایی است که اعتماد مردم را به صلاحیت نمایندگان خراطی میکند.
*هنوز معتقدم در کنار این مجلس فعلی باید یک مجلس داشته باشیم که فقط مسائل ملی را پیگیری کند. در این مجلس آدمهای خوبی هستند که علاقمند و دلسوزند اما منافع قومیتی، منطقهای و حزبی و جنسیتی یا خدای نکرده منافع شخصی میآید و روی منافع ملی را میگیرد. اصلأ خاستگاه مجلس هم جوری است که نمیتواند منافع ملی را به معنای دقیقش پیگیری کند. مثلاً فرض کنید که منافع ملی بگوید زایندهرود باید سالی شش ماه آب داشته باشد. من نماینده اصفهان را هم میشناسم و او هم کاملاً منافع ملی را میفهمد اما نمیتواند بگوید با این حرف موافق است، اگر بگوید با لنگه کفش از او پذیرایی میشود. بنابراین مجلسی میخواهیم که صرفا مواظب منافع ملی باشد و البته در دنیا هر دو سیستم هم وجود دارد، باید منافع و ضررهای هردوی این سیستمها بررسی شود.
*نمیشود برای هر مشکلی در کشور رفراندوم برگزار کرد، مثلاً اینکه بنزین گران شود یا نشود، شاید مردم گفتند بنزین مجانی شود! اینکه رهبری انقلاب گفتند برای هرچیز نمیتوان رفراندوم کرد به معنای مخالفت ایشان با رفراندوم نیست.
*ما در مجلس به ۲۹۰ نفر سردار حکمرانی خوب نیاز داریم. سردار هم کسی است که اول ستوان شده و بعد سرگرد و سرهنگ و اگر خیلی خوش درخشید سردار باشد. ما الان در مجلس آدمهایی خیلی خوبی هم داریم اما اینها یا سرگروهبان هستند یا سرکار استوار هستند.
*برای این دوره رهبر معظم انقلاب خودشان زودتر از همه شروع کردهاند. اگر در دورههای قبل دیگران میخواستند زودتر سراغ بحثهای مربوط به انتخابات بروند رهبری تاکید میکردند که صبر کنید من خودم نزدیک به انتخابات نکاتی مطرح میکنم. اما در این دوره ایشان پیشدستی کردند و هشت تا ۹ ماه زودتر از چهار واژه پرمحتوا برای توجه در انتخابات رونمایی کردند، مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت که امنیت و سلامت آن به عهده مسئولان حکومتی است مثل وزارت کشور، نیروهای امنیتی، نیروی انتظامی و امثال آنها.
*وقتی میگوییم فضا باز شود نه اینکه فتنهگر و اغتشاشگر و هنجارشکن وارد شوند ولی هستند کسانی که نظام را قبول دارند و فعال سیاسی هستند اما نقد دارند، اصلأ باهنر را قبول ندارند و از دولت فعلی خوششان نمیآید، مثلاً با حزب موتلفه یا جامعه اسلامی مهندسین نمیتوانند کار کنند اما حق فعالیت و حضور و تلاش برای کسب رای دارند.
*بهجد معتقدم دستاندرکاران انتخابات باید به این مطالبه قانونی رهبری پاسخ دهند و از حالا شروع به برنامهریزی و کار کنند. حتی رهبری هم تاکید داشتند که مسئولان باید به این چهار مورد توجه کنند. اینکه برخی حرفهای کلی میزنند که دولت باید اقداماتی انجام دهد تا وضعیت اقتصادی بهتر شود و مردم دلگرم باشند اینکه فقط حرف است، همه کارهای خوب و حرفهای خوب به جای خود، شورای نگهبان باید مشخصاً بیاید و بگوید برنامهاش برای پرشور شدن انتخابات چیست؟ باید وزیر کشور بگوید برنامهاش برای انتخابات مشارکتی چیست؟ حتی شورای عالی امنیت ملی هم باید در این زمینه برنامه داشته باشد. پس این مسئولان محترم باید اعلام کنند که برنامهشان برای برگزاری یک انتخابات مشارکتی چیست؟ و این پاسخ باید جنبه اجرایی داشته باشد نه جنبه کلی.