از کارگری و چوپانی تا صادرات به مسکو و کارگزاری بورس/ جوانی روستایی که فعل خواستن را هجی کرد

یک جوان روستایی که روزگاری نانی برای خوردن نداشت، امروز محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر می‌کند.

از کارگری و چوپانی تا صادرات به مسکو و کارگزاری بورس/ جوانی روستایی که فعل خواستن را هجی کرد

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، جوانی است دهه هفتادی برخاسته از یک روستای نه چندان نام آشنا، روستای گزخنگ از شهرستان جدیدالتاسیس سرچهان که با نان بازوی یک کشاورز زحمتکش بزرگ شد.

پنجم ابتدایی بود که برادرش در بدو تولد به دلیل زایمان طبیعی cp و در ادامه باعث فلج مغزی شد و روزگار بر وی و خانواده اش سخت گردید. با درآمد کشاورزی به سختی هزینه های زندگیشان تامین می شد که با فلج شدن برادر کوچک، غالب درآمد، خرج وی می شد و روز به روز اوضاع بدتر شده و احساس فقیری بر خانواده نوروزی غالب می‌شد.

شاید باورش سخت باشد اما به گفته سعید داستان ما برخی روزها حتی غذایی برای خوردن نداشتند و به بهانه های مختلف برای خوردن چاشتی به منزل اقوام و بستگان می‌رفتند اما با تمام سختی ها به زندگی ادامه می دادند تا شاید زندگی روزی روی خوش خود را به آنان نشان دهد.

در امتحان مدرسه نمونه دولتی قبول شد، مدرسه ای که شبانه روزی بود و دیگر برای خودش دغدغه خورد و خوراک نداشت اما دلش پیش خانواده اش بود که وضعیتی نامشخص داشتند.

وقتی روزنه امید روشن ماند

از ۱۲ سالگی به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی و شرایط پدر تن به هرکار شرافتمندانه ای داد، از کود بار کردن و کندن باغ تا چوپانی، کارگری و دستفروشی اما هیچگاه ناشکری نکرد و خدا نیز در همه سختی ها، روزنه های امیدی زا برایش روشن می کرد تا به آینده امیدوار باشد، آینده ای که قرار است برایش همانند روز روشن باشد.

در بازه سنی ۱۲ تا ۱۷ سالگی بسیاری از مشاغل را تجربه کرده بود به نحوی که می تواند ادعا نماید بیش از یک فرد چهل ساله تجربه کاری داشته است.

سعید نوروزی درخصوص درس خواندنش گفت: درس هایم خوب بود، با توجه به حضور در مدرسه نمونه دولتی در دو مقطع راهنمایی و دبیرستان، توانستم رتبه خوبی در کنکور سراسری رشته تجربی کسب کنم اما از آنجایی که نیاز مبرمی به درآمد داشتم، تصمیم گرفتم راه و کاری را انتخاب کنم که در همان ماه اول حقوقی برایم در نظر گرفته شود، لذا در آزمون درجه داری نیروی انتظامی ثبت نام کردم و پس از طی مراحل پزشکی و انجام چندین مرحله مصاحبه، قبول شدم.

به گفته وی پس از مدتی درجه داری نیروی انتظامی را رها کرده و سرگردان و بریده از همه جا، درحالیکه بسیاری از دوستان و همسالانش در دانشگاه های مختلف مشغول تحصیل بودند، به خدمت سربازی رفت.

پس از اتمام سربازی به نتیجه رسید که باید خودش برای خود و تعدادی دیگر کسب و کاری راه بیندازد، لذا زمینی را برای کشاورزی اجاره کرد، زمینی که برای پرداخت بدهی‌هایش مجبور به گرفتن وام شد، وامی که ضرر سنگینی را برایش در بر داشت.

اجاره گلخانه‌ای که منجر به موفقیت شد

در حالیکه از کشاورزی چیزی جز ضرر ندیده بود اما ناامید نشد و با کمک یکی از دوستانش با کار گلخانه آشنا شد و یک گلخانه را پس از مدتی اجاره کرد و توانست راه خود را برای رسیدن به موفقیت پیدا کند.

این جوان موفق در ادامه توضیح داد: در آن زمان مشکل خاصی نداشتم تنها به مقداری تسهیلات برای تهیه برخی از کمبودها نیاز داشتم و با تجربه قبلی توانستم حمایت مسئولین را جلب کرده و با گرفتن تسهیلات لازم، گلخانه خودم را راه بیندازم تا بتوانم برای خودم کار کرده و چند نفری را نیز در کنار خودم مشغول به کار کنم.

با وجود مشکلاتی که بر سر راه اشتغالزایی و تولید  در کشور و استان فارس وجود دارد، وی توانست قدم های بزرگ و خوبی را رو به جلو بردارد به نحوی که پس از تنها دو سال موفق به صادر کردن محصولات خود به مسکوی روسیه شد و این راه زمینه موفقیت و شکوفایی وی را رقم زد.

نوروزی در این باره گفت: در ادامه توانستم توجه سرمایه گذاران را به شهرستان بوانات و سرچهان جلب کنم و یکی از آنها به طور ویژه بر روی کار من سرمایه گذاری کرد.

وی در کنار کار کشاورزی توانسته در عرصه های دیگر اقتصادی نظیر بورس وارد شده و شعبه کارگزاری بورس برای خود راه بیندازد.

این جوان موفق با بیان اینکه راه درازی برای رفتن رو به جلو دارد، افزود: پس از این اتفاقات توانستم زندگی نسبتا خوبی را برای خانواده خود که بسیار سختی کشیده بودند، فراهم کنم و تلاش دارم بتوانم به جوانان هم محله ای و همشهری کمک کرده تا ضمن پیدا کردن شغل و کسب درآمد، زندگی خود را تشکیل دهند.

پس از یک سال از تولد برادر کوچکتر، خانواده نوروزی تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفت.

هم اکنون نیز که نزدیک به ۱۹ سال از آن موعد می گذرد، پدر و مادر دچار دیسک کمر و فرسودگی شده‌اند که البته کمیته امداد امام خمینی استان فارس بسیار کمک حالشان بوده است.

کمیته امداد مرهمی بر دردهایمان شد

نوروزی در خصوص کمک های کمیته امداد امام خمینی گفت: کمیته امداد همیشه به من و خانواده ام کمک کرده و من جزء کودکان محسنین آن بودم که به لطف خدا و با حمایت کمیته امداد توانستم کسب و کاری راه بیندازم و در گلخانه ای که داریم مددجویان کمیته امداد را به کار گیرم.

وی با بیان اینکه خود را مدیون کمیته امداد می داند، عنوان کرد: حداقل کاری که از دستم بر می آید این است که بتوانم تعدادی از آن ها را سر کار برده و همچنین از طریق شعبه کارگزاری بورس کمک هایی را برای کودکان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی جمع آوری کنم.

این کارآفرین روستایی بیان کرد: روزگاری کمیته امداد دست من را گرفت، حال نوبت من است که درحد توان به این نهاد مقدس کمک نمایم.

وی در کنار جمع آوری کمک برای کودکان تحت پوشش کمیته امداد، در بورس نیز برایشان سرمایه گذاری می کند تا در آینده بتوانند از آن استفاده نمایند.

وی هدف خود را اینگونه تشریح کرد: در نظر دارم با استعدادیابی در میان کودکان و نوجوانان تحت پوشش کمیته امداد، به آن ها کمک کنم که ضمن شکوفا کردن استعداد خود، آینده موفقی را از همان سن و سال پایین رقم بزنند.

گزارش از محمد صادقی

انتهای پیام/

Leave a Reply

Your email address will not be published.