بررسی استان فارس و پتانسیل های بالقوه آن برای توسعه

به قلم :دکتر سید وفا مشکوة

​​

برای ارائه یک تحلیل جامع و ساختاریافته از پتانسیل‌ها و چالش‌های توسعه استان فارس، این بررسی در چند لایه تاریخی-جغرافیایی، اقتصادی-بخش‌ی و راهبردی ارائه می‌شود. فارس به عنوان یکی از کانون‌های تمدنی ایران، امروزه در آستانه یک گذار توسعه‌ای سرنوشت‌ساز قرار دارد.

استان فارس، به عنوان یکی از کانون‌های تمدنی و تاریخی ایران، امروزه در آستانه یک گذار توسعه‌ای سرنوشت‌ساز قرار دارد. این استان با دارا بودن مجموعه‌ای تقریباً بی‌نظیر از مواهب طبیعی، سرمایه انسانی، پیشینه تاریخی و زیرساخت‌های نسبی، از پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب اقتصادی پیشرو در سطح ملی و حتی منطقه‌ای برخوردار است. با این حال، شکاف عمیق بین این ظرفیت‌های شناسایی‌شده و جایگاه کنونی اقتصادی آن (با سهم حدود ۴ درصدی از تولید ناخالص داخلی) حکایت از چالش‌های ساختاری عمیق و نیازمند یک بازنگری بنیادین در راهبرد توسعه دارد.

تحلیل پتانسیل‌های بخش‌های کلان اقتصاد فارس

در بخش کشاورزی و باغداری، فارس یک غول خوابیده محسوب می‌شود. این استان به تنهایی حدود ۳۰ درصد از صادرات محصولات کشاورزی ایران را در اختیار دارد و در تولید مرکبات، خرما، گل‌های زینتی و چندین محصول دیگر در رتبه‌های نخست کشوری قرار دارد. ظرفیت صادراتی این بخش در سال گذشته بیش از ۳.۲ میلیارد دلار برآورد شده است. با این حال، نقطه ضعف اصلی در همین حوزه نهفته است: الگوی کشاورزی سنتی، پرآب‌بر و کم‌بهره. بخش عمده‌ای از این ثروت آفرینی مبتنی بر مصرف بی‌رویه منابع آب زیرزمینی است که به بحران فرونشست دشت‌ها انجامیده است. بنابراین، پتانسیل واقعی نه در ادامه این مسیر، بلکه در گذار به کشاورزی دانش‌بنیان شامل توسعه کشت‌های گلخانه‌ای مدرن، گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی با ارزش افزوده بالا و ایجاد برندهای معتبر صادراتی است.

در حوزه صنعت و معدن، استان از جایگاه ممتازی برخوردار است. وجود بیش از ۷۸۰ معدن فعال (از جمله سنگ آهن، کرومیت و مس) و پروژه‌های عظیمی مانند کارخانه آلومینیوم جنوب (سالکو) در لامرد، پروژه احیای فولاد نی‌ریز و گندله‌سازی خرامه، نشان از یک پایگاه صنعتی-معدنی قدرتمند دارد. اما چالش اصلی در این بخش، خام‌فروشی مواد معدنی و عدم توسعه کافی زنجیره ارزش در داخل استان است. فرصت طلایی فارس، سرمایه‌گذاری روی صنایع فرآوری عمیق (Downstream) این مواد خام است تا ارزش افزوده آن در منطقه باقی بماند و اشتغال باکیفیت ایجاد کند.

بخش انرژی‌های تجدیدپذیر احتمالاً یکی از امیدبخش‌ترین عرصه‌های آینده‌دار برای فارس است. مطالعات نشان می‌دهد حدود ۴۸ درصد از مساحت این استان برای احداث نیروگاه خورشیدی درجه یک (Very Suitable) ارزیابی شده و میانگین تابش آفتاب آن بسیار بالاست. تبدیل شدن به قطب تولید انرژی پاک نه تنها می‌تواند نیاز صنایع انرژی‌بر داخلی را پاسخ دهد، بلکه خود به یک صنعت استراتژیک جدید تبدیل خواهد شد. البته تحقق این امر مستلزم جذب سرمایه‌گذاری کلان و ایجاد زیرساخت‌های انتقال برق است.

در زمینه گردشگری، فارس با داشتن حدود ۷.۵ درصد از آثار تاریخی ملی و مزیت‌های بی‌همتایی مانند تخت جمشید و پاسارگاد، همواره یک مقصد نخست فرهنگی بوده است. اما اقتصاد گردشگری استان از فصلی بودن، تمرکز صرف بر آثار تاریخی و ضعف در زیرساخت‌های اقامتی و حمل‌ونقل درون‌استانی رنج می‌برد. توسعه اکوتوریسم (مانند دریاچه پریشان و آبشار مارگون)، گردشگری سلامت، گردشگری غذایی و روستایی می‌تواند این اقتصاد را متحول و درآمدزایی آن رادر طول سال افزایش دهد.

چالش‌های ساختاری فراروی توسعه

فراتر از چالش‌های بخشی، چند مانع ساختاری کلان، توسعه فارس را به مخاطره انداخته است:

  1. بحران آب و تخریب محیط زیست: این بزرگ‌ترین تهدید وجودی برای توسعه پایدار در فارس است. برداشت بی‌رویه از منابع آبی، خشکسالی‌های ممتد و فرونشست زمین، بقای بخش کشاورزی سنتی و حتی امنیت سکونتگاه‌ها را با پرسش‌های جدی مواجه کرده است.
  2. عدم تعادل منطقه‌ای و تمرکزگرایی: تمرکز شدید امکانات، خدمات، سرمایه و تصمیم‌گیری در کلانشهر شیراز، موجب تضعیف دیگر شهرستان‌ها و ایجاد ناپایداری در نظام سکونتگاهی استان شده است.
  3. کمبود سرمایه‌گذاری و ضعف حکمرانی اقتصادی: به گفته کارشناسان، سهم تخصیص بودجه ملی به فارس با توجه به پتانسیل‌هایش متناسب نیست. همچنین، نبود نهادهای مالی قدرتمند محلی و ضعف در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به دلیل محدودیت‌های کلان، رشد اقتصادی را کند کرده است.

راهبردهای کلان برای گذار به توسعه پایدار

برای عبور از این چالش‌ها و بهره‌گیری از فرصت‌ها، نیاز به یک تحول راهبردی است:

  • اجرای بی‌کم‌وکاست طرح‌های احیا و تعادلبخشی آب‌های زیرزمینی و اجبار قانونی برای تغییر الگوی کشت به سوی محصولات کم‌آب‌بر و باارزش افزوده بالا.
  • اتخاذ سیاست قطب‌بندی منطق‌ای: به جای تمرکز بر شیراز، باید شهرستان‌های دیگر هر کدام بر اساس مزیت نسبی خود تخصص‌یابی شوند. برای مثال، لار به عنوان قطب انرژی‌های تجدیدپذیر، کازرون به عنوان قطب صنایع تبدیلی کشاورزی و نی‌ریز به عنوان قطب صنایع معدنی.
  • توسعه زنجیره ارزش کامل در بخش‌های معدنی و کشاورزی: جلوگیری از خام‌فروشی و ایجاد صنایع فرآوری عمیق در داخل استان برای حفظ ارزش افزوده.
  • تقویت اکوسیستم نوآوری و دانش‌بنیان: استفاده از نیروی انسانی تحصیلکرده و ایجاد شتاب‌دهنده‌های تخصصی در حوزه‌هایی مانند فناوری‌های کشاورزی (AgriTech)، صنایع خلاق مرتبط با میراث فرهنگی و فناوری‌های محیط زیست.

جمع‌بندی: انتخاب بین دو آینده

آینده استان فارس در گرو انتخابی سرنوشت‌ساز است. مسیر اول، ادامه روند کنونی و تخلیه تدریجی منابع طبیعی (به ویژه آب) است که به تشدید بحران‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی خواهد انجامید. مسیر دوم، که دشوار اما ضروری است، تغییر پارادایم توسعه به سمت اقتصادی دانش‌بنیان، پایدار، با ارزش افزوده بالا و متکی بر صنایع نوین و خدمات پیشرفته است. موفقیت در این مسیر نیازمند عزم جدی ملی و محلی، حکمرانی هوشمند و مشارکت بخش خصوصی است تا این استان بتواند شکوه تاریخی خود را در قالب رفاه و پایداری معاصر بازآفرینی کند./پایان مطلب

Leave a Reply

Your email address will not be published.