او یکی از آزادگان لامردی است که از روزهای اسارت می گوید؛ در دوران اسارت خیلی از اسرا حافظ قرآن و نهج البلاغه شدند

آزادگان لامردی همزمان با سالروز بازگشت آزادگان به وطن از روزهای اسارت می گویند. از ایامی که کلاس های قرآن و نهج البلاغه توسط اسرا برگزار می شد و مراسمات مذهبی که تعطیل بردار نبود.

به گزارش خبرنگار ایران ریپورتس، بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن عزیز در سال ۱۳۶۹ و فرصتی برای مرور رشادت‌های این غیور مردان است.

در این رهگذر به سراغ آزاده سرافراز حاج محمد غلامی که قریب به ۹ سال از زندگی خود را در زندان‌ها و سلول‌های عراق گذرانده رفتیم که در گفت و گو ما بیان کرد: به حسب تکلیف و پیروی از فرامین  پیر جماران امام راحل، به کسب و کار خود در کشور کویت پشت پا زده و به ایران آمدم.

وی گفت: در آن زمان ۲۰ ساله بودم که خودم را برای خدمت مقدس سربازی معرفی کردم و از مرکز پیاده شیراز راهی جبهه‌های جنگ شدم.

این آزاده سرافراز لامردی گفت: قریب به شش ماه در جاده آبادان-ماهشهر بودم و سپس به پادگان مرکز پیاده شیراز برگشتم و از آنجا به مامویت سقز و گیلانغرب رفتم.

وی افزود: گیلانغرب منطقه‌ای حساس بود که ما جایگزین تیپ ذوالفقار شدیم و در پاتک دشمن در ۱۵ آذر سال ۶۰ به اسارت عراقی‌ها درآمدیم.

این جانباز ۵۵ درصدد لامردی افزود: زمانی که اسیر شدیم با بالگرد ما را به خانقین عراق برده و پس از بازجویی و کتک کاری به مرکز اطلاعات عراق بردند، که پس از ۹روز به اتاق‌هایی که بوی تعفن می‌داد و آب و غذا و امکانات اولیه نبود منتقل کردند به گونه‌ای که ۹۲ نفر از گردان ما که اسیر شده بودیم را در دو اتاق جا دادند.

غلامی تصریح کرد: اکثر آزاده‌ها زخمی شده بودند و سپس ما را به مدت دو روز به دژبانی عراق که جایی سوله مانند بود منتقل کردند و سپس راهی اردوگاه الانبار شدیم.

این جانباز دفاع مقدس خاطرنشان کرد: پس از شش ماه از اسارت، از صلیب سرخ به ارودگاه آمدند و برایمان کارت صادر کردند، خانواده‌هایمان هیچ اطلاعی از ما نداشتند، تا اینکه از طریق نامه نگاری خانواده ام را مطلع کردم که در اسارت به سر می برم.

این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به سختی‌هایی که در اسارت متحمل شده، افزود: اذان گفتن و نماز خواندن ممنوع بود و به شدت با مراسمات مذهبی مخالفت می‌کردند.


وی تصریح کرد: قریب به ۹ سال نیز در زندان موصل بودیم و شرایط زندگی خیلی سخت و جان سوز و طاقت فرسا بود.

او به خاطرات حاج آقا ابوترابی و وجود ایشان در بین اسرا اشاره کرد و گفت: حاج آقا ابوترابی کلاس‌های قرآن و نهج البلاغه  و… را تدریس می‌کرد و همه ما اسرا مدیون ایشان هستیم.

غلامی تصریح کرد: کلاس‌های آموزشی به صورت مخفیانه برگزار می‌شد و هر کسی که فن و حرفه‌ای را داشت به دیگران آموزش می‌داد، که بعضی‌ها حفظ قرآن، و نهج البلاغه را شروع کردند و حجت الاسلام ابوترابی جو اسارت را طوری ساخته بود که از خانه خود نیز بهتر بود.

او بیان کرد: یک روز نگهبان‌های عراقی اعلام کردند که امروز صدام سخنرانی مهمی خواهد داشت، آنها حتی صدای بلندگوی داخل محوطه را بیشتر کرده تا پیام صدام پخش شود، رادیوی عراق همراه با مارش نظامی پیام صدام را مبنی بر تبادل اسرا اعلام کرد، و در اولین اقدام قرار شد تا تبادل اسرا به مرحله اجرا درآید. از این رو بیست ششم مرداد ماه به عنوان روز تبادل اسرای ایران و عراق از سوی دو کشور انتخاب شد.
💫خبرنگار/محمود صابری زاده

Leave a Reply

Your email address will not be published.